به گزارش «نماینده» سید مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی در بخش هایی از گفتگوی خود پیرامون پدر می گوید:
مرحوم آیتالله طالقانی به دلیل جو بسیار بد خیابان لالهزار و اسلامبول که مرکز افراد لاابالی و عیاش در آن زمان بود، مسجد هدایت را در سال ۱۳۲۷ تأسیس میکند و با کمک کسبه، مسجد را توسعه داده و به پایگاهی برای جوانان به ویژه جوانانی مذهبی و مرکز جذب جوانانی که تحت تأثیر اندیشه گروههای چپ بودند، تبدیل کرد و از طریق تفسیر قرآن و روشهای خاص خود به ترویج و نشر معارف قرآنی پرداخت. به طوری که در روزهای نزدیک پیروزی انقلاب، جمعیت زیادی در کوچه مسجد و خیابان نزدیک آن به طور ایستاده جمع شده و صحبتهای او را گوش میدادند.
مرحوم آیتالله طالقانی به شدت از دو گروه بیزار بود و همیشه میگفت دو گروه مرا میکوبیدند؛ یکی گروه چپ و لائیک و دیگری گروهی که حضور قرآن در متن جامعه را نمیخواهند.
هنگامی که امام(ره) در پاریس حضور داشتند، مسایل مربوط به انقلاب در تهران تحت نظر مرحوم طالقانی انجام میشد؛ او تصمیم گرفت تشکلی را برای راهنمایی مردم و ایجاد شورای انقلاب با همکاری تعدادی افراد از جمله رهبر معظم انقلاب، شهید مطهری، شهید بهشتی و آیتالله رفسنجانی ایجاد کند.
امام(ره) نیز قبل از طرح موضوع توسط مرحوم طالقانی، پیشنهاد تشکیل چنین شورایی را داده بودند اما هنگامی که از پیشنهاد مرحوم طالقانی باخبر شدند بسیار خوشحال میشوند و تأکید کردند که مرحوم طالقانی، حتماً در این شورا حضور داشته و خودشان مسئولیت آن را برعهده بگیرند.
هنگامی که مقام معظم رهبری سال ۱۳۵۰ در تبعید به سر میبردند، در مواقع مرخصی حتماً برای دیدن آیت الله طالقانی به منزل او میرفتند و حتی سال ۱۳۴۲ که آیتالله طالقانی به دلیل حمایتهای زیاد از نهضت امام(ره) محاکمه شد، مقام معظم رهبری چندین بار در جلسات دادگاه او حاضر شده و از نزدیک در جریان محاکمه او قرار گرفتند و این ارتباط تا زمان تشکیل شورای انقلاب توسط امام و پس از آن تا هنگام درگذشت آیت الله طالقانی ادامه داشت.
مرحوم آیت الله طالقانی ارتباط بسیار نزدیکی نیز با حضرت امام (ره) داشت. به طوری که اگر قصد بیان مطلبی را به امام داشت، مستقیما به حضور ایشان رسیده و آن مطلب را بدون اینکه کسی متوجه شود به شخص امام بیان میکرد. امام(ره) بارها اعلام کردند طالقانی ابوذر زمان و مالک اشتری است که زبانش برنده و کوبنده است.
نظر شما